امروز: جمعه 10 فروردین 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
لینک دوستان
بلوک کد اختصاصی

تحقیق در مورد تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران

تحقیق در مورد تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران دسته: هنر و گرافیک
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 18 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 26

تحقیق در مورد تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران 26 صفحه در قالب Word قابل ویرایش

قیمت فایل فقط 5,200 تومان

خرید

توضیحات :

تحقیق در مورد تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران 26 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.

بخشی از متن :

اسطوره‌ای به نام زن

اشاره:

نویسنده در این مقاله به ترسیم تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران می‌پردازد و در مسیر این تحول، پنج مرحله یا نوع نگرش را تشخیص می‌دهد كه عبارتند از: نگاه اسطوره‌ای به زن، زن در شمایل مقدس، نقش‌مایه‌ی مادر، سیمای عرفانی زن در قالب عشق معنوی و در نهایت تصویر جنسی از زن.وی با تحلیل نظری آثار نقاشی، شمایل‌ها، ادبیات داستانی و محصولات سینمایی به این نتیجه می‌رسد كه نگاه هنرمندان به زن از نگاه اثیری و اسطوره‌ای آغاز و با ایجاد جریان مذهب‌زدایی در جوامع، تحت تأثیر رنسانس اروپا و احاطه‌ی تفكر سكولاریسم بر اذهان هنرمندان، به نگاهی جنسیت‌گرا تبدیل می‌شود كه فقط به سوءاستفاده از جذابیت‌های زن برای فروش بهتر آنچه قابل فروش است، می‌اندیشد.

مقدمه

آثار هنری، صرف نظر از انتقال تأثیرات زیباشناختی به مخاطب، حامل پیام‌هایی در حوزه‌های مختلف تفكر بشری هستند، از این رو یك نوع واسطه به شمار می‌روند و در زمره رسانه‌ها قرار می‌گیرند. در این متن قالب‌های هنری را به مثابه نوعی رسانه در نظر گرفته‌ایم؛ رسانه‌ای كه عمر آن از بسیاری گونه‌های دیگر بیشتر است. این نوشتار در پی آن است كه با مروری تاریخی به اختصار به نحوه حضور زن در رسانه هنر بپردازد.

هر چند حدود نیمی از جمعیت بشری را زنان تشكیل می‌دهند، هنر در طول تاریخ غالباً صبغه‌ای مردانه پیدا كرده و زنان را در مرتبه دوم قرار داده است، به گونه‌ای كه چرایی این واقعیت خود می‌تواند موضوع مقالات متعدد دیگر باشد. به اختصار می توان گفت این كه عمده آثار هنری در طول تاریخ توسط مردان آفریده شده است، خود به خود، نقش زن را به موضوعی دست دوم بدل كرده است. البته مقصود از مردانه بودن اغلب آثار هنری این نیست كه به مقوله زن در آنها پرداخته نمی‌شود، بلكه این است كه زنان در عمده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ آثار محور نیستند و فقط نقش مكمل مرد را ایفا می‌كنند. البته در اینجا مراد بیشتر ادبیات آن هم ادبیات داستانی، سینما و هنر‌های تجسمی است كه مصداق سخن است، گرچه در سایر قالب‌های هنری مانند معماری، موسیقی و غیره نیز این احساس مردانه را می‌توان به گونه‌ای غالب دید. در ادبیات داستانی و آثار سینمایی معمولاً زن نقش دوم را در شكل‌گیری رویدادها بر عهده می‌گیرد و به ابزاری برای تحلیل شخصیت قهرمان اصلی، كه عمدتاً مرد است، مبدل می‌شود. صرف نظر از این مسأله در آثار هنری، زنان از زاویه‌ی دید مردان معرفی، تعریف و تحلیل می شوند. نتیجه‌ی این روند آن است كه در آثار هنری‌ای كه هنرمندان مرد با محوریت زنان می‌آفرینند، تصویر زن از صافی ذهن مردانه‌ای كه در پس كار وجود دارد، گذر می‌كند و این لزوماً نه واقعیت نفس‌الامری بلكه واقعیت پدیداری است كه در ذهن مرد شكل گرفته است. «مارگارته فون تروتا» فیلمسازی است كه با گرایش‌های زنانه كار می‌كند. او می‌گوید این طبیعی است كه مرد نگاه خود را در فیلم روایت كند.(1) قدر مسلم اگر خواهران برونته(2)، كه شاهكارهایی مانند رمان « بلندی‌های بادگیر» و «جین‌ایر» را آفریدند، از جنس مذكر بودند و نتیجه كار، نسبت به آثاری كه اینك وجود دارد، بسیار متفاوت بود، گرچه آثار زیادی را می‌توان سراغ كرد كه موضوع زنانه‌ای داشته­اند و مردان آفریننده‌ی آنهایند، مانند فیلم« بانویی از شانگهای» یا رمان «مادام بواری» از برجسته‌ترین آثار رئالیستی قرن نوزدهم فرانسه از «گوستاو فلوبر» و یا برعكس آثاری كه زنان ساخته‌اند اما محور آنها مردان بوده‌اند، مانند «پیروزی اراده» لنی ریفنشتال كه فیلم مردانه‌ای به نظر می‌رسد و قدرت آلمان نازی را تبلیغ می‌كند.(3) همچنین آثار آگاتاكریستی و غیره، اما عمده آثاری كه زنان هنرمند آفریده‌اند با پرداخت لطیف زنانه همراه بوده است.(4) از این رو به این نكته تأكید می شود كه اصولا نگاه زن هنرمند در پرداخت محتوا و زیبایی شناسی با مرد بسیار متفاوت است و از آنجا كه عمده آثار را مردان آفریده‌اند میراث هنر بشری بیشتر مردانه است تا زنانه.

علت دیگر این كه چرا هنر بیشتر مردانه است شاید این باشد كه جوامع قدیمی اصولاً جوامعی مردسالار بوده‌اند (گرچه هم‌اینك نیز عمدتاً چنین است). پیش‌از ظهور نهضت‌ها و نظریه‌هایی كه اعاده حقوق اجتماعی و آزادی‌های فردی را برای زن مطرح كرده‌اند (از جمله نهضت‌های فمینیستی كه پا را از حد اعتدال بیرون نهادند و زنان را بر مردان ارجح دانستند) زنان، شهروندان درجه دو شناخته می‌شدند؛ بنابراین هنرمند خواسته یا نا‌خواسته موظف می‌شده است كه نسبت به طبقه‌بندی منزلتی و ارزشی مرد و زن در جامعه بی‌اعتنا نباشد. در طول تاریخ، عمده‌آثار هنری همواره متأثر از قدرت مادی دربار، سرمایه‌داران و متمولان و یا قدرت ارزشی و معنوی ارباب مذهب شكل گرفته است و عمدتاً مردان سردمدار جریانات یاد شده بوده‌اند و زنان كه فاقد این شوون بوده‌‌اند، نتوانسته‌اند مغناطیس نیرومندی در جذب هنر و آثار هنری به سوی خود باشند. می‌توان تصور كرد اگر جای زن و مرد در تاریخ عوض می‌شد هنری شكل می‌گرفت كه قطعاً با هنر موجود در تاریخ متفاوت بود. در هر صورت بحث مبسوط در این مقوله را به فرصتی دیگر واگذار و به مروری بسیار گذرا بر نحوه انعكاس زن و موضوعات زنانه در تاریخ هنر بسنده می‌كنیم.

درك صحیح موضوع نحوه انعكاس زن در هنر منوط به توجه به این نكته كلیدی است كه چگونه این حضور، اصولاً متأثر از تعاریف بنیادین و فرهنگ جوامعی بوده است كه محیط بر هنرمندان بوده‌اند. بنابراین نحوه ترسیم زنان در هنر عملاً آینه‌ای از نحوه اندیشه جوامع مختلف در مورد آنان است.

سیمای زن در آثار هنری را می‌توان از نظر موضوعی به انواع گوناگون طبقه‌بندی كرد؛ گرچه هیچ طبقه‌بندی‌ای را نمی توان از این حیث تمام و كامل دانست. در زیر به چند طبقه‌بندی محوری اشاره می شود.

قیمت فایل فقط 5,200 تومان

خرید

برچسب ها : تحقیق در مورد تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر